دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۸:۲۵ ق.ظ

۱۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای کازرون» ثبت شده است

زندگی و وصیت نامه شهید عبدالخالق پیش بین

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

خلاصه ای از زندگینامه برادر شهید عبدالخالق پیش بین
شهید عبدالخالق پیش بین در آبان ماه 1346 درخانواده ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود . شهید عبدالخالق به مکتب پربار اسلام علاقه وافر داشت و همیشه در عشق سرور شهیدان حسین بن علی می سوخت و آن حضرت را چراغ هدایت و کشتی نجات انسانها می دانست. با شروع جنگ تحمیلی داوطلب شرکت در جهاد مقدس با دشمن بعثی شد و سرانجام درسال 61 درعملیات ظفرمندانه محرم شرکت نموده که با حماسه آفرینی های خالصانه در جنوب دهلران براثر موج انفجار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


فرازهایی از وصیت نامه برادر شهید عبدالخالق پیش بین
وصیت من به امت حزب الله این است که درهیچ شرایطی امام خمینی را تنها نگذارید برادران عزیز دراین هنگام اسلام به شما احتیاج دارد و همان طور که امام فرموده است جبهه ها را پر کنید پس به سوی جبهه ها بیایید تا هرچه زودتر صدام نابود شود و نوبت به قدس برسد انشاالله حکومت اسلامی در سراسر جهان به رهبری امام زمان برپا شود. درمرگ من اشک نریزید زیرا شهادت گریه ندارد .


زندگی و وصیت نامه شهید عبدالحمید مرحمتی

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

زندگینامه برادر شهید عبدالحمید مرحمتی 
پاسدار شهید در سال 1337 دریک خانواده ضعیف در کازرون دیده به جهان گشود . شهید مرحمتی از حسن خلق و صداقت زیادی برخوردار بود همیشه آرام و متین کم حرف و ملایم بود و درسالهای قبل از پیروزی انقلاب اکثراً درمجالس مذهبی و مساجد دیده می شد علاقه زیادی به امور مذهبی داشت . در سال 1359 که خط گرایش به غرب و لیبرالیسم به اوج خود رسیده بود با کمک شهید نصیری روزنامه جمهوری اسلامی را از دست لیبرالها نجات داد و رسماً مسئولیت توزیع آن را به عهده گرفت و پس ازآن خبرنگاری این روزنامه را قبول کرد پس از تشکیل سپاه که برای بار دوم تشکیل شد شهید به جمع پاسداران پیوست و در سنگر پاسداری از اسلام رسماً شرکت کرد او دوباره عازم جبهه شد و پس از یک ماه مبارزه بی امان با کافران بعثی توسط هواپیماهای مزدور عراقی در جبهه خونین شهر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


فرازهایی از وصیت نامه برادر شهید عبدالحمید مرحمتی
اکنون که دیو سیرتان زمان مستکبران جهان با تمام قوا و نیروی اهریمنی خود بر علیه ملتی که فقط و فقط گناه و جرمش آزاد زیستن و وابسته نبودن به ابرقدرتهای جهانخوار و اجرای احکام اسلام که تنها مکتب نجات بخش است می باشد. اکنون که رحمت الهی براین امت سایه افکنده پاس این نعمت را بداریم و مبادا که یک لحظه این نعمت را کفران کنیم که عذاب خدا را در پس وارد همیشه یا دویاور امام و ولایت فقیه باشید چون دراین صورت است که تمام خواسته های شما برآورده می شود و دست تمام توطئه گران جهت توطئه درباره شما کوتاه می شود. ازوصیت مهم من این است که از دلداری دادن به فرزندان یتیم و رسیدگی به امور خانواده شهدا آن اندازه که ازدست شما بر می آید کوتاهی نکنید. نماز جمعه که یکی از منابع بسیار مهم اگاهی دهنده است فراموش ننمایید.

زندگی و وصیت نامه شهید محمد سعید نوذری

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

خلاصه ای از زندگینامه برادر شهید محمد سعید نوذری
شهید در سال 1345 در خانواده ای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود . او درهمان دوران کودکی عشق وافری به دین مبین اسلام داشت . شهید از بدو تولد یک فرزند سعادتمند و خوب بود، در چهره اش نمایان بود که راه شهدای کربلا راطی می کند در تمام تظاهرات علیه رژیم منفور پهلوی شرکت داشت و مخالف سرسخت این رژیم بود. درسن 23 سالگی ازدواج نمود و یک سال بعد همزمان با تولد ولی عصر (عج) صاحب پسر می گردید. با شروع جنگ وی به جبهه رفت در تمام حمله ها شرکت می جست تا اینکه عملیات رمضان پیش آمد و ایشان درآن حمله شرکت کرد و در 27 ماه رمضان که مصادف بود با 28/4/61 به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به لقاء الله پیوست.


فرازهایی از وصیت نامه برادر شهید محمد سعید نوذری
ازهمسرم می خواهم که رفتار حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب را الگوی خود قرار داده و از فرزندمان به نحو مطلوب مواظبت نماید. پس از مرگم جسدم را به خانواده ام تحویل بدهید تا جسدم را درکازرون درکنار قبر شهیدان دفن نمایند. ازمردم مسلمان ایران تقاضا دارم که به طور عمیق این جمهوری اسلامی را مورد بررسی قرار داده و اجازه ندهند خواسته های دنیایی آنها را ازمسیر الله دور نماید و رهبر انقلاب اسلامی را در راه ایجاد جامعه اسلامی جهت حکومت جهانی مهدی (عج) یاری نمایید.


زندگینامه شهید محمد راسخی

 شهدا شهدای ایرانی شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه

شهید در سال 1342 قدم به عرصه وجود گذاشت. دوران دبستان را با موفقیت به پایان رساند در جریان انقلاب مخفیانه نوار و کتاب وعکس های امام و رهبران انقلاب را به خانه می آورد و در باغچه پنهان کرده و کم کم پخش می کرد او همیشه دلش برای اسلام عزیز می تپید با شروع جنگ تحمیلی به سپاه پاسداران مراجعه و آمادگی خود را اعلام و آماده رفتن به جبهه می شود . در یکی از شبها هنگام شروع عملیات برادر شهید محمد راسخی با نفاق برادر شهید نصرالله ایمانی همراه با سایر رزمندگان مشتاقانه برای نبرد با کفار به پیش می تازند تا اینکه ناگهان خمپاره ای به سنگر اصابت و منفجر می شود و هر دو در اثر ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
فرازی از وصیت نامه برادر شهید محمد راسخی
برادران و خواهران عزیز از شما می خواهم که همواره تقوای اسلامی به معنای کامل جلوگیری از معصیت و گناه است را فراموش نکنید زیرا لذت زندگی در تقوا و بندگی می باشد و عامل بسیار مؤثر جلوگیری از گناه و معصیت نماز است . حتی المقدور سعی کنید علاوه برنماز های واجب ناقله و نمازهای مستحبی را انجام دهید و ازشما می خواهم که تحت تأثیر حیله و نیرنگ منافقین قرار نگیرید.

شهید مسرور به سبک شهید آوینی

 شهید محمد مسرور خاطرات

این صوت قطعه ای از صدای شهید محمد مسرور است که در شهریور سال 1393 ضبط شده است.و از آنجایی که بقیه صوت همراه با خنده و شوخی بوده لذا حذف شده است.شهید مسرور سعی می کنند به سبک شهید آوینی جملات این شهید والامقام را اجرا کنند




دانلود صوت

زندگی نامه شهید محمد مسرور

 شهید محمد مسرور

طلبه شهید  مدافع حرم محمّد مسرور در تاریخ 1/1/1366 در شهرستان کازرون در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود .ایشان که کوچک ترین عضو و آخرین فرزند خانواده  بود از همان کودکی روح او  توسط پدر ومادر ودیگر اعضای خانواده با دین ومذهب و عشق به اهل بیت (ع) پروش داده شد به گونه ای که از سن 5 سالگی علاقه شدیدی به مسجد داشتند وبا حضور در مسجد ملابرات وجود او با فضای پاک ومعنوی مسجد عجین شد.ایشان از سن نوجوانی در پایگاه مقاومت فجر مسجد ملابرات وبعد از آن در پایگاه مقاومت ثارالله مسجد حاج رضا مشغول به فعالیت های فرهنگی بودند وبیش تر اوقات زندگی پر برکت خود را در این فضا سپری می کردند.

از همان دوران نوجوانی علاقه وعشق وافری به اهل بیت (ع) به خصوص ابا عبدالله الحسین (ع) در وجود او موج می زد ودر مراسم های مذهبی به خصوص عزاداری ها حضور مستمر د اشتند.

در سال 1385 جهت خدمت مقدس سربازی به مرکز 05 کرمان اعزام می شوند وپس از پایان دوران آموزشی به یگان ارتش ارومیه منتقل گردیده ودر واحد عقیدتی سیاسی در سمت مسؤول اقامه نماز مشغول به خدمت می گردند .

پس از اتمام خدمت سربازی در کتابخانه مدرسه علمیه صالحیه مکتب الصادق (ع) شهرستان کازرون به عنوان مسؤول کتابخانه با جدیت مشغول به خدمت به طلاب می شوند.وبعد از گذشت مدتی حدود دو سال،  به تحصیل علوم حوزوی علاقه مند شده ورسما از سال 1388 در جمع سربازان امام زمان (ع) تحصیل علوم حوزوی را شروع می کنند که تا قبل از شهادت به مدت 7 سال در این راه مقدس قدم برمی دارند.

به ابتکار ایشان واحد شهدا در حوزه علمیه کازرون تاسیس می گردد که  این سابقه ای در مدارس علمیه نداشته.

ایشان با توجه به علاقه شدیدی که به شهدا و فرهنگ شهادت داشتند با تمام توان در این واحد فعالیت بسیاری در ترویج روحیه وفرهنگ شهادت داشتند.ازجمله اقدامات ایشان در این راستا برگزاری جلسات انس با شهدا برای دانش آموزان ودانشجویان و همچنین مراسم برنامه غبار روبی قبور مطهر شهدا در شب های پنجشنبه که با حضور طلاب ومشتاقان  به شهدا  انجام می دادند. ضمنا با ارائه محصولات فرهنگی در راستای احیای فرهنگ شهادت نقش پررنگی داشتند.

درتمام مدت عمر نازنین این شهید عشق به شهادت وشهدا در وجود پاک او فوران می کرد به گونه ای که بیش تر وقت وفکر ایشان  به شهدا اختصاص پیدا می کردو تنهای آرزوی ایشان شهادت در راه خداوند متعال بود.

                 

این عاشقِ واقعی ِ امام حسین (ع) ، شور وشوقی وصف نا شدنی به زیارت کربلا داشتند وبا هر سختی که بود سعی می کردند سالی یک بار این توفیق را برای خود فراهم کنند وحتی رفتن به زیارت اربعین را برای خود نذری واجب قرار داده بودند و هر سال شرکت می کردند و خداوند متعال توفیق 9 بار زیارت عتبات عالیات را نصیب ایشان کرده بود.

عشق او به شهدا تمامی نداشت به گونهای که هر سال کل  ایام تعطیلات عید نوروز در مناطق جنگی وبه عنوان خادم الشهدا حضور داشتند.ایام تابستان اکثر ایشان به پابوس امام رضا (ع) رفته و بعضی سال ها به مدت یک ماه ساکن مشهد مقدس بودند واز جوار ایشان کسب فیض کرده ودر مسیرسلوک معنوی قدم برمی داشتند ومورد عنایات آن حضرت واقع می شدند وحتی یک ماه رمضان به طور کامل در آشپزخانه حرم مشغول به خدمت به زوّار آن حضرت شدند.

ایشان در 6 شهریور 1394 در کنار قبور مطهر شهدای گمنام کازرون زندگی مشترک خود را آغاز کردند.

از خصوصیات اخلاقی ورقتاری  شایسه و بارز ایشان می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

تقوای الهی و تقید به واجبات وترک محرمات و انجام مستحبات ، دل بریدن از تمامی تعلقات دنیوی ، اخلاص در کارها ، ذکر ودعا وتلاوت قرآن و نهج البلاغه ، متانت و حیا در برخورد با نامحرم ،جدیت در کار ها و دقت زیاد در لقمه حلال و شرکت دائم وهمیشگی در شرکت در نماز جمعه وجماعت ونماز  اول وقت و...

ایشان از آن جا که عاشق مجاهدت در راه خدا بودند ، هنگامی که خبر دار شدند که برای اعزام به سوریه ثبت نام می کنند از اولین افرادی بودند که از طریق تیپ تکاور امام سجاد(ع) کازرون اقدام نموده وبا اینکه بیش از چهار ماه از عقد ایشان نگذشته بود از همه چیز دل کندند وعازم میدان جنگ در سوریه شدند.و بعد ازحدو 50 روز حضور در مناطق جنگی  سوریه  سرانجام در روز جمعه 16/11/94 در منطقه رتیان  بعد از عملیات آزاد سازی شهرای نبل و الزهرا به آرزوی خود و وعده ای که امام سجاد (ع) سال های قبل در خواب به او داده بود یعنی فیض عظیم شهادت نائل آمد و نام خود را در زمره یاران واقعی حضرت مهدی (ع) ثبت  نمود . روحش شاد ودرجاتش رفیع باد.

«شهادت جان کندن نیست دل کندن است.» شهید محمد مسرور

 

وصیت نامه شهید همتعلی رنجبر

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

سلام به پیامبر بزرگ اسلام که اولین بار دین برادری و برابری را روی کار آورد و جان شیرین را دراین راه نثار کرد.

من ازسرورم حسین (ع) طریقه زندگی و مرگ را آموخته ام که فرمودند مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است فهمیدم که انسان هرگاه  خودش را شناخت خدایش را می شناسد، بنابراین چون پرچم مسلمان بودن را همراه داشتم و به اسم مسلمان بودم، برخود لازم دانستم که درعمل نیز ثابت کنم که مسلمانم. لباس سبزپاسداری را که کفن من بود پوشیدم و دیدم که زندگی با عزت در پرتو مرگ با عزت است.

ای مردم غیور به سخنان امام امت گوش دهید، فرائض دینی را به جای آورید که خیر دنیا و سعادت آخرت است. سعی کنید امر به معروف و نهی ازمنکر کنید با خودتان آگاهی لازم را به دست آورید تا فریب افراد منافق را نخورید. هیچگاه با ظالمین سازش نکنیدکه موجب ننگ دنیا و آخرت می شود. سعی کنید این چند روزه دنیا روراست باشید برای این دنیای پست دست به هرعمل ناپسندی نزنید، آینه وار حقیقت را بگوئید که نجات در راستی است.

وصیتنامه شهید عباس اکبری

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

درود بر امام بت شکن زمانهیار مستضعفان گیتی و درود بر امت امام که همواره پشتیبان امامشان راه حق می پیمایند.

اکنون که برای بار دوم به جبهه های نور علیه ظلمت عازم هستم با پیام خون می روم و پیام پیروزی را برای امام و امت شهید پرورم با ندای رسای الله اکبرمژده می دهم. ای امام، ای نور و ای قوی بخش دلها، من فرزندی از تبارخونم، از قریه ای دور افتاده با دلی آکنده از عشق الهی به یاری  فرشتگان آزادی می شتابم تا بار دیگر حماسه فتح المبین و حماسه شهر خون خونین شهررا زنده کنیم.

آری امام حسین (ع)  فرموده: ماآزاد آفریده شده ایم وآزاد زندگی می کنیم و آزاد باید بمیریم. امید دارم که برادرانم ادامه دهنده ی راه حسین باشند.

ای مادر و ای پدرخودتان می دانید  که من عاشقم، عاشقی که هرگز معشوقش را فراموش نمی کند.

نهایت آرزویم شهادت یعنی اوج کمال انسانیت و معنویت است.

ای مادران عزیز از شما می خواهم که زینب وار زندگی کنید.

والسلام

زندگی و وصیت نامه شهید نگهدار سلمانی

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

خلاصه ای از زندگینامه نگهدار سلمانی
شهید در سال 1343 درروستای کلانی پا به عرصه وجود گذاشت . در ایامی که مصادف با ادامه فعالیت انقلاب اسلامی درکشورمان بود روزها درکارگاه تراشکاری کار می کرد و شبها درمساجد مشغول فعالیت بود و اعلامیه ها را هرجا که لازم بود توزیع می نمود. او همیشه آرزو داشت با شهادت خود دین خویش را به اسلام و قرآن ادا نماید به همین دلیل راهی جبهه های جنگ حق علیه باطل گردید و بدین وسیله به گفته امام امت که جوان ها باید به جبهه بروند و این جنگ را هرچه زودتر تمامش کنند به جبهه رفت و در حمله سرنوشت ساز رمضان بدرجه رفیع شهادت نائل آمد.


فرازهایی از وصیت نامه برادر شهید نگهدار سلمانی

امیدوارم که بتوانم راه حسین(ع) را حسین گونه ادامه دهم و شما هم که در پشت جبهه هستید سنگرها را خالی نگذارید که منافقین بتوانند ضربه به اسلام بزنند. دعای کمیل ، دعای توسل و دعاهای دیگر و نماز جمعه را به جا بیاورید اگر من شهید شدم جسد مرا ببرید سرقبر شهید حسین سلمانی تا او را زیارت کنم بعد مرا ببرید در زادگاهم کلانی کنار قبر شهید علی حسین رنجبر خاکم کنید و پیامی که برای خانواده ام دارم این است که هیچ برای من ناراحتی و گریه و زاری نکنید و تا می توانید راه شهیدان را ادامه دهید و دیگر حرفی برای گفتن ندارم.....


ما از سوی خدا آمده ایم و بازگشتمان همه به سوی خداست.

اینک که جنگ به کشور اسلامی ایران تحمیل شده است ما مسئولیت شرعی داریم که به جنگ کفار یعنی بعثیهای عراقی و صدام یزید برویم. خداوند این سعادت را نصیب بنده کرده که به جبهه بروم و با کفار مبارزه کنم و امیدوارم که بتوانم راه حسین (ع) را حسین گونه ادامه دهم و شما هم در پشت جبهه سنگرها را خالی نگذارید که منافقین بتوانند ضربه به اسلام بزنند و مرتب برای امام عزیزمان خمینی بت شکن دعا کنید که او را برای مردم نگهدارد و حتماً دعای کمیل و دعای توسل و نماز جمعه را به جا آورید .

اگر من شهید شدم ولی به قول برادر شهیدم حسین سلمانی نه به همین سادگی، تا می توانم می کشم، وقتی که دعوت حق رسید آن را لبیک می گویم از پدر و مادرم و خانواده می خواهم که هیچ برای من ناراحت و گریه زاری نکنید و تا می توانید راه شهیدان را ادامه دهید.