پنجشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۸:۴۶ ب.ظ

۱۳۱ مطلب با موضوع «شهدا :: شهدای ایرانی :: شهدای دفاع مقدس» ثبت شده است

شهید عبدالنبی پوسکانی

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

برادر شهید عبدالنبی پوسکانی در سال 1349 در روستای بلیان از توابع شهرستان کازرون چشم به جهان گشود . ازنظر هوش و ذکاوت دربین همکلاسان خود نمونه بود. عشق به جهاد لحظه ای او را آرام نمی گذاشت تا اینکه درمورخه 6/1/62 در بسیج مستضعفین ثبت نام و جهت فراگیری آموزشهای نظامی وارد پادگان آموزشی شهید دستغیب کازرون گردید. و پس از دلاوریهای افتخارآمیز سرانجام در مورخه 1/5/62 درعملیات پیروزمندانه والفجر 2 به درجه رفیع شهادت نائل گردید



فرازهایی از وصیت نامه برادر شهید عبدالنبی پوسکانی
ای دینداران و ای شیعیان علی بن ابیطالب کجا به غیرت شما میجنگد که تسلط کفار یعنی عراق برمال و دین اسلام باشد و شما حرکت نکنید. ای برادران مسلمان سلاح افتاده مرا به قلب دشمن فرو برید که ادامه راه شهیدان است مادرم ای که هنوز خون برادرت در صحرای دهلاویه جوشان است و قلب تو هنوز از داغ او سوزان است و خبر شهادتم برای تو مشکل است . ولی من می روم که اسلحه به زمین افتاده برادرت را که در وصیت نامه اش متذکر شده بود را بردارم. ازتو می خواهم که همچون زینب کبری ... پیام رسان خون شهیدان باشی.

وصیت نامه شهیدعبدالله علی پور

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

نام و نام خانوادگی : عبدالله علی پور             تاریخ و محل تولد: ۱۳۴۵- ماهور (میلاتی)

تاریخ و محل شهادت : ۱۵/۲/۱۳۶۰- رد جاده آبادان خونین شهر

خدایا مرا از آنچه برخلاف رضای توست برحذردار.

اینک این حقیر عبدالله علی پور عازم جبهه می شوم تا با اهدای خون بی ارزش خود در راه خدا و دین اسلام دین درخت متانیت و انقلاب اسلامی را آبیاری کنم. سلام ای پدر ومادرم، امیدوارم ازاینکه بدون اجازه شما به جبهه رفتم ببخشید اگر سالم برگشتم انشاالله همدیگر را ملاقات خواهیم کرد واگر برنگشتم و افتخار شهادت شامل حالم گشت دیدار درآخرت میباشد.

ای مادر ! نمی دانم که چه رنجها برای این فرزندت کشیدی و چه شبها که ازخواب شیرینت کم کردی و از ریشه جانت مرا سیراب گردانیدی . مادرجان کوه باش و مثل کوه استوار باشد از اینکه فرزند خوبی برای تو نبوده ام  امیدوارم که مرا عفو کنی، اینکه عذاب الهی درامان باشم، مادرجان ممکن است اگر من شهید شدم جسدم را پیدا نکنید هروقت به یاد من افتادی بر روی قبر شهدای دیگر برو و گریه کن.

وتوای برادر بزرگوارم ، اگر من شهید شدم هرچه زودتر عروسی کن ، تا اینکه روح من شاد شود. و به برادران سواد دارم می گویم که کتاب های من را بخوانید و امیدوارم که خداوند اسم شما را جز جویندگان راه حسین ثبت نماید و همیشه برای امام امت خمینی کبیر دعا کنید و راهش را ادامه دهید و ازشما خواهرانم می خواهم که عفت و پاکدامنی را سرلوحه کارهای خود قرار بدهید و زینب وار را ه شهیدان را ادامه بدهید و از شما امت شهید پرور و قوم و خویشانم می خواهم که برآیه شریفه ، اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولا امر منکم ، لبیک گفتم همیشه پشتیبان ولایت فقیه و پویندگان راه حسین و فرمانده کل قوا باشید و همیشه این دعا را سرلوحه دعاها و شعارهای خود قرار بدهید. خدایا مرا از تسلیمان به خودت .مومنیم  به پیامبرانت و شیعیان به ولیت، مطیعان اولی امرت حضرت ولی عصر (عج) و نایب بزرگوارش خمینی عزیز قرار بده.

 

وصیت نامه شهیدعبدالرضا نقیبی

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

نام و نام خانوادگی : عبدالرضا نقیبی             تاریخ و محل تولد: ۱۳۴۲-کازرون


تاریخ و محل شهادت : ۲۸/۱۱/۶۴


آنقدر به جبهه می روم و می جنگم تا شهید شوم.


خدایا چه بگویم که خود عمل نکردم ولی با همه اینها فقط دل خوشم که برای هیچ چیز جز اینها که می گویم خدمت نکردم. خدایا نه به خاطر بهشت خدمت کردم ونه به خاطر ترس از جهنمت و نه به خاطر حور العینت فقط به خاطر خودت خدمت کردم ، زیرا که لایق خدمت و اطاعت هستی. خدایا مرا با فضل و گذشت محاکمه کن تو همیشه گذشت کردی این بارهم گذشت کن. وصیتی به پدر ومادر و خواهر و برادرم، امید است که در عزاداری من گریه نکنید و من دلم می خواهد که بعد ازمن اگر توانستید حتی چراغانی کنید تا دشمن خوشحال نشود و قبر مرا درکنار دیگر دوستان حسن همدانی، صمد دشتبان، مصطفی بازائی ، منصور رئوفی قرار دهید. و امیدوارم هروقت که توانستید نماز و روزه قضای من را به جا آورید. و اگر مفقود الاثر شدم گریه نکنید. چون هدیه ای را به کسی می دهند که فردا درمحضر خدا نمی توانید جوابگوی زینب باشد که تحمل ۷۲ تن شهید را نمود. امیدوارم که همه اهل خانواده و تمام همسایگان دوستان و خویشان مرا حلال کنند تا قدری آسوده تر باشم و ضمناً راه شهیدان را ادامه دهید.


برخیز که ماندن اشتباه من و توست               میدان عدو شکارگاه من و توست


بشتاب که در دریا ایثار و شرف                   چشم شهدای حق به راه من و توست

وصیت نامه شهید دو پیکر

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

تقاضا دارم نماز را در اول وقت بخوانید و عجله کنید حجاب که کوبنده از سلاح ماست رعایت کنید. تا آنجا که می توانید کارهایتان را با قوانین اسلام بسنجید.

وصیت نامه شهید صفدر جوکار

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

پیام بنده به تمام امت حزب الله ایران این است که راه حسین (ع) که همان خط سرخ شهادت است دنبال کنید تا اینکه قوانین اسلام درسراسر دنیا منتشر شود.

وصیت نامه شهیدشاکر دهقان

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

نام و نام خانوادگی : شاکر دهقان             تاریخ و محل تولد: ۱۳۴۶- روستای بورکی علیا


تاریخ و محل شهادت : ۱۰/۶/۶۵


این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار می کند. امام خمینی.


با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب وبا سلام و درود به روان پاک شهیدان اسلام که با ریختن خون خود درخت اسلام را آبیاری کردند، و به ثمر رسانیدند و پای متجاوزان شرق وغرب را از کشورمان قطع کردند و در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی کوشیدند و با سلام و درود به مردم شهید پرور ایران که با کمک هایشان جبهه را گرم نگه داشتند تا رزمندگان بتوانند با دشمنان اسلام مقابله کنند و دراینجا چند کلمه ای با شما مردم شهید پرور صحبت می کنم اول از همکلاسی هایم می خواهم که سنگر مدرسه را رها نکنید چون شما هستید که درآینده می توانید چرخ این مملکت را بچرخانید.


و باز از شماها می خواهم اگر لیاقت شهید شدن را داشتم و شهید شدم نگذارید که سلاحم به زمین افتد و سلاحم را بردارید و همچون شیران روز و زاهدان شب بر دشمنان بشتابید و انتقام برادران خود را بگیرید و ازشما دانش آموزان می خواهم که اگر بدی ازمن دیده اید مرا ببخشید ، و مرا حلال کنید و از برادرانی که توانایی جبهه رفتن را دارند می خواهم که سلاح شهیدان را بردارند و بردشمنان بشورند و از خواهران تقاضا دارم که حجاب خود را کاملاً رعایت کنند چون شما با حجابتان می توانید مشت محکمی بردهن دشمنان اسلام بزنید. من راهی که برحق بوده پسندیده ام و به سوی معشوقم پرواز کردم و ازبرادران ورزشکار تقاضا دارم که در ورزش اخلاق اسلامی را رعایت کنند و مانند برادر باهم خوب و صمیمی باشند و ازآنها می خواهم که برایم یک دوره مسابقه فوتبال برگزار کنند. خداحافظ شما

وصیت نامه شهیدبزرگ شفیعی

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

وصیت نامه خود را آغاز می کنم باشد که رحمت الهی ما را فرا گیرد من بعنوان یک فرد مسلمان وظیفه شرعی که دارم با کمال میل و رغبت کامل به جبهه حق علیه باطل اعزام شدم تا پوزه ابرقدرتها را به خاک مالیم تا کشور ایران بلکه تمام مستضعفان جهان را از چنگ ابرقدرتها آزاد سازیم . من در طول زندگی خود نتوانستم به اسلام عزیز خدمتی بکنم می روم که باریختن قطره های خون خود مانند سرورم حسین بن علی که با خون خودش کاخ یزید را فرو ریخت و ما کاخ های استکبار جهانی را به لرزه اندازیم . ای امت مسلمان فکر کنید و هوشیار باشید به غیرازقران و اسلام چیز دیگری فکر نکنید شهادت شربتی است که هیچ کس آن را نمی نوشد مگر آنکه از همه دنیای خود بگذرد، و خود را درراه حق علیه باطل فدا کند ، هیچ وقت به من جوان ناکام نگوئید برای اینکه من کام  خود را گرفته ام. بارالها تو گواه و شاهدی که پیکار ما نه به خاطر قدرت و نه جاه و نه جلال می باشد بلکه به خاطر این است که حکومت حق پایدار گردد.

وصیت نامه شهیدشکرالله پیروان

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

نام و نام خانوادگی : شکرالله پیروان                  تاریخ و محل تولد : ۱۳۳۹- کازرون

تاریخ و محل شهادت : یکشنبه  ۲/۱/۶۱ ، جبهه رقابیه


کل من علیها فانَ و یبقی وجه و ربّکَ ذوالجلالِ والاکرام .

« هرچیزی که روی زمین است فنا پذیر است و تنها چهره درخشان پروردگار تو که صاحب عظمت و بزرگی است باقی می ماند »

شما ای ملت عزیز مسلمان ایران ، امامان و پیامبران ، همه آنها برای پیاده کردن اسلام برنامه های وسیعی داشتند و ما که پیرو مکتب آنها هستیم ، باید هریک ازما به اندازه توانایی خودمان برای معرفی آن در سطح جهان و صدور انقلاب اسلامی خویش به کشورهای دیگر بپوشیم و به اسلام خدمت کنیم. همه شما می دانید که برای خدا قیام کردید ، و باید وظیفه ای که داریم و شروع کرده ایم را به پایان برسانیم. ملت عزیز باید، همان گونه که تا کنون نشان داده است در همه موارد کمک کار دولت باشد. زیرا تنها با یاری همه دولت می تواند مشکلات موجود را از میان بردارد.

 اما مادرم ! فراموش مکن هرچیزی را که در مقابل خدا و بیشتر از خدا دوست داشته باشی مشرک می شوی ، و در روز قیامت برای من ناراحت کننده است . ای مادر ! فراموش مکن که دنیا برای من زندانی بیش نیست. انسان یک بار به دنیا می آید و یکبار از دنیا می رود. پس چه بهتر که انسان در راه دین خدا شهید شود. مادر ، تو باید چون مادران شهیدان صدر اسلام و شهیدان امروز کربلای ایران صبر داشته باشی و بردبار و صبور باشی . تو باید با تمام مشکلات و از خود گذشتگی نشان دهی و در سوگم گریه نکنی ، ای مادر ! قامتت را بلند گیر و ندای « الله و اکبر و خمینی رهبر» سر ده و سخن شهیدان راه خدا را به مردم برسان که همانا سخن ما پیروی کردن از قرآن و خدا می باشد.

و شما ای خواهران! وظیفه شما امروز رساندن پیام خون شهیدان به قلدران و ابرقدرتهای جهان می باشد وباید زینب گونه سخن گویید و رسوا سازید دیکتاتوریان شرق و غرب را. شما با پیامهایتان باید اسلام را گسترش دهید بر جهان.

و اما تو ای پدر ! ناراحت نباش زیرا امانتی را که از طرف خدا داشتی به او پس دادی. ما همه از اوییم و به سوی او بازگشت می کنیم. شما ای پاسداران ! و ای برادران پاسدار ! یک بعدی نباشید . شما بعد نظامی را در نظر نداشته باشید ، بلکه باید بعد تبلیغاتی را هم گسترش دهید. سپاه باید جنبه های حوزه علیه داشته باشد . سعی کنید مطالعات خود را گسترش دهید. و در مسائل سیاسی حزب و دقیق باشید تا دیگران این ابرقدرتهای شرق و غرب بر ملتهای مستضعف ایران خیال سلطه جویی را از خود دور کنند.

این وصیت نامه را لحظات حمله می نویسم، خدایا ، خدایا ، تاانقلاب مهدی خمینی را نگه دار …

۲۴/۱۲/۱۳۶۰ شکر الله پیروان

تعبیر خواب

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس خاطرات خاطرات

شهید حمزه خسروی، فرمانده عملیات یکی از گروهان های لشکر المهدی(عج) بود. روزی پس از ادای نماز صبح، رو به یکی از برادران روحانی می کند و می پرسد: «آقا! اگر کسی خواب امام علی علیه السلام را ببیند، چه تعبیری دارد؟» روحانی در پاسخ می گوید: «باید دید چه خوابی دیده و ماجرا چگونه بوده است

شهید خسروی دیگر چیزی نمی گوید؛ اما دو ساعت بعد، در یکی از محورهای عملیاتی، در حالی که فرق سرش شکافته شده بود، به دیدار حضرتش شتافت و رستگار شد.

برگرفته از کتاب دو رکعت عشق/ علیرضا قزوه