پنجشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۰:۴۰ ب.ظ

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای دفاع مقدس» ثبت شده است

زندگی و وصیت نامه شهید محسن(مسلم) اثنی عشری

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

نام و نام خانوادگی :محسن (مسلم)اثنی عشری    نام پدر : محمد  محل شهادت:شوش
دانش آموز کلاس :دوم           دوره : متوسطه             رشته : اقتصاد
تاریخ تولد : 1/1/1340                   تاریخ شهادت : 2/1/1361

چکیده ای از زندگی نامه شهید
مسلم در خانواده ای مذهبی و متوسط به دنیا آمد. در دوران کودکی به بیماری سختی دچار شد و پزشکان از او قطع امید کردند اما او زنده ماند تا سرنوشتش با انقلاب و جنگ پیوند بخورد. کم حرف، پرکار و عطوفت بود. چنان که هرجا می رفت، دوستانش گرد او جمع می شدند. در بیشتر عملیات ها وظیفه ی تخریب چی را برعهده می گرفت. درعملیات ثامن الائمه زخمی شد اما حاضربه اطلاع رسانی به خانواده و مراجعت به پشت جبهه نشد. علاقه وافری به زیارت حضرت رضا (ع) داشت و سخنانش در شنوندگان تاثیر عمیقی برجای می گذاشت. با کار درکوره ی آجر پزی به پدر کمک می کرد وبیشتر مخارج خود را تأمین می نمود. سرانجام پس ازساعت ها خنثی کردن مین ، به علت ضیق وقت برای پیشروی نیروها، با رفتن داوطلبانه بر روی مین در منطقه ای شوش به آرزوی دیرین خود رسید.
برگزیده ای از فعالیت های مذهبی، علمی و هنری و ورزشی شهید
مسلم به مطالعه علاقه بسیار داشت و با عضویت درکتاب خانه مسجد امام خمینی به تشکیل جلسات مذهبی برای دوستان خود اقدام می کرد ، در راه پیمایی های انقلاب، شرکت فعال داشت و درهمین راستا توسط ساواک شیراز دستگیر شد و مورد شکنجه قرار گرفت. پس از مدتی حکم اعدام او درزندان عادل آباد صادر شد اما با اوج گیری مبارزات مردمی و نزدیک شدن پیروزی انقلاب، مجدداً آزاد شد و فعالیت های خود را گسترده تر ازقبل ادامه داد. با کمیته امداد امام (ره) همکاری نزدیکی داشت و در جمع آوری کمک های مردمی به جبهه فعال شد.
فرازی از وصیت نامه شهید
مردم! قدر انقلاب ورهبر عزیزمان  را بدانید و آگاه باشید که این انقلاب به خودی خود به وجود نیامده ، بلکه با رنج و مشقت و با ریختن خون های فراوان به دست آمده ، پس در راه حفظ آن بکوشید، به خواهرانم و همه خواهران دینی ام سفارش می کنم که حجابشان را رعایت کنند و نگذارند که ازآنها سوء استفاده شود. اگر ما می جنگیم اول به فرمان رهبر و برای حفظ ناموس است . و بعد دفاع از میهن، همیشه با روحانیت باشید و ازآنها پشتیبانی کنید.

زندگی و وصیت نامه شهید محسن پیروان

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

نام و نام خانوادگی : محسن پیروان                    نام پدر : عباس
  محل شهادت: فکه             دانش آموز کلاس :دوم           دوره : متوسطه                                                               تاریخ تولد : 15/6/1344                   تاریخ شهادت : 12/ 1/1362
چکیده ای از زندگی نامه شهید
خانواده محسن ، مذهبی، سرشار از شور انقلابی و از اولین کسانی بودند که به محض درگذشت آیت الله بروجردی دل به امام سپردند. پدر که کرامت نفس و فضیلت اخلاقش زبانزد اهل محل و مورد احترام خاص و عام بود، چنان در راه تربیت فرزندان همت گماشته که ازهرکدام بازویی برای بدنه ی انقلاب درکازرون ساخت. محسن بصیرت سیاسی و دینی خود را درمتن فعالیت های انقلابی که عمدتاً تحت تشکیل انجمن اسلامی صورت گرفت گسترش داد و دراین راستا به مناظره کننده ای قوی برای رویارویی با تحرکات فکری گروهک ها تبدیل شد. طی یک عملیات هوشمندانه که به ابتکار شخصی خود انجام داد، توطئه ی منافقین را درطراحی یک عملیات ترور توسط دانش آموز همکلاسی اش کشف و خنثی کرد 16 ساله بود  که با وجود حضور برادرانش در جبهه و علیرغم مخالفت ها، گام در راه جنگ گذاشت و پس از بارها مجروحیت های شدید، سرانجام درعملیات والفجر مقدماتی چهره از زمینیان پنهان کرد. درحالیکه ساعت ها به عنوان مسئول گروه تخریب، معبر گشایی کرده بود و سپس به دلیل مجروحیت شدید به چادری منتقل شده بود تا در فرصت مناسب به عقب حمل شود.
برگزیده ای از فعالیت های مذهبی، علمی، هنری و ورزشی شهید
محسن تحصیلات ابتدایی خود را با موفقیت کامل پشت سر گذاشت. درحالیکه معمولاً بدون آمادگی و تنها برای شرکت در امتحانات ازجبهه بر می گشت. وقتی برادر بزرگش تحت تعقیب ساواک قرار گرفت، مسئولیت برقراری ارتباط و تبادل اعلامیه را به دلیل سن کم و جلب توجه کمتر برعهده گرفت. در پاسخ به خواهرش مبنی بر کسب آمادگی برای شرکت در کنکور سراسری گفت : « در جبهه همه نوع درس داده می شود و درس آخر هم شهادت است » محسن پس از 18 سال، در حالیکه به عنوان عضوی اولین کاروان شهدا، استقبال و ادای احترام شورانگیز هموطنان را درمسیر جبهه به حرم ثامن الائمه دریافت داشت، به کازرون برگشت، اما مادر به تأسی از زینب (س) حاضر نشد به قربانی خود در راه دین نگاهی دیگر بار بیندازد و محسن در میان احساس پرغرور اعضای انجمن و مردم قدرشناس ، در آرامگاهی که پانزده سال نام زیبایش را به بغض یدک کشیده بود، آرام گرفت.
فرازی از وصیت نامه شهید
مادرم! می دانم که زیاد ناراحت هستی ، اما تو الان درحال آزمایش هستی و بایستی کاری کنی که فردا پیش روی فاطمه زهرا(س) روسفید باشی، خواهران عزیزم ! درسهایتان را بخوانید و در پرورش برادرم مسلم بکوشید تا از همین آغاز کودکی او را با قرآن آشنا بسازید. برادرم حسن! نه تنها تو بلکه همه معلمان سعی کنید درکارتان کمتر اشتباه باشد، که خدای ناکرده کوچک ترین اشتباه شما ممکن است عده ی زیادی از نوجوانان را از انقلاب اسلامی دل زده کند.