شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۱:۴۲ ق.ظ

شهید مسرور به سبک شهید آوینی

 شهید محمد مسرور خاطرات

این صوت قطعه ای از صدای شهید محمد مسرور است که در شهریور سال 1393 ضبط شده است.و از آنجایی که بقیه صوت همراه با خنده و شوخی بوده لذا حذف شده است.شهید مسرور سعی می کنند به سبک شهید آوینی جملات این شهید والامقام را اجرا کنند




دانلود صوت

وصیت نامه شهید مدافع حرم سجاد دهقان

 شهدا شهدای دفاع از حرم زندگی و وصیت نامه


شهید مدافع حرم سجاد دهقان  یکی از ١٣ شهید مدافع حرم شهرستان کازرون می باشد که در سال 1394 به درجه والا شهادت نائل آمدند

وصیت نامه شهید

به امید ظهور نزدیک آقا صاحب الزمان.
ای کاش به کربلا می رسیدیم. ای کاش به کربلا نرسیده به اسرای کربلا می رسیدیم . ای کاش به خیمه آتش گرفته می رسیدیم.ای کاش به گوش پاره شده می رسیدیم.ای کاش به زنجیر در بدن فرو رفته می رسیدیم...

ای کاش به خرابه نشین شام می رسیدیم . ای کاش به سه ساله دلتنگ پدر می رسیدیم. ای کاش به تشت حامل سر مبارک می رسیدیم . ای کاش به خیزان به لب نشسته می رسیدیم . ای کاش به سه ساله به غم پدر نشسته می رسیدیم . ای کاش به زینب در جوانی پیر شده می رسیدیم...

ولی چه حیف که نرسیدیم ولی می دانیم که مادری هست که هنوز هم مدافع ندارد می رویم که ثابت کنیم که بانوان این آل الله مدافع دارند و می رویم که ثابت کنیم این چنین است...

مرا در کنار مادرم درصورتی که ممکن باشد دفن کنید.بر روی سنگ مزارم بنویسید.سه ساله رسول الله را دق دادند.آل الله را به مجلس شراب بردند...

امان از بی بصیرتی .مادر پهلو شکسته غریب مدینه آمدیم که مدافعت باشیم...

امیدوارم که هر کسی در هر جای کجای دنیا حقی از من به گردن دارد مرا حلال کند...

از همسر عزیزم هم متشکرم امیدوارم که مرا حلال کند و من هر حقی را داشتم به خداوند بخشیدم که هر کس که خداوند از او در گذرد چه کسی میتواند از او نگذرد و هر کسی که خداوند از او نگذرد چه کسی می تواند از او بگذرد...

ان شالله حامد و هانیه در حوزه تحصیل کنند بعد از مقطع راهنمایی

و خداوند مجرد ها را احتمالا دوست ندارد...
94/10/1

دو فیلم از شهید مدافع حرم علی جوکار

 شهدا شهدای دفاع از حرم خاطرات عکس

تکاور  شهید مدافع حرم علی جوکار از شهدای مدافع حرم شهرستان کازرون می باشد که در سال 1394 در سوریه به مقام والای شهادت نائل آمد


فیلم وداع شهید علی جوکار با خانواده


فیلم شهید در ماموریت شمال غرب کشور

زندگی نامه شهید محمد مسرور

 شهید محمد مسرور

طلبه شهید  مدافع حرم محمّد مسرور در تاریخ 1/1/1366 در شهرستان کازرون در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود .ایشان که کوچک ترین عضو و آخرین فرزند خانواده  بود از همان کودکی روح او  توسط پدر ومادر ودیگر اعضای خانواده با دین ومذهب و عشق به اهل بیت (ع) پروش داده شد به گونه ای که از سن 5 سالگی علاقه شدیدی به مسجد داشتند وبا حضور در مسجد ملابرات وجود او با فضای پاک ومعنوی مسجد عجین شد.ایشان از سن نوجوانی در پایگاه مقاومت فجر مسجد ملابرات وبعد از آن در پایگاه مقاومت ثارالله مسجد حاج رضا مشغول به فعالیت های فرهنگی بودند وبیش تر اوقات زندگی پر برکت خود را در این فضا سپری می کردند.

از همان دوران نوجوانی علاقه وعشق وافری به اهل بیت (ع) به خصوص ابا عبدالله الحسین (ع) در وجود او موج می زد ودر مراسم های مذهبی به خصوص عزاداری ها حضور مستمر د اشتند.

در سال 1385 جهت خدمت مقدس سربازی به مرکز 05 کرمان اعزام می شوند وپس از پایان دوران آموزشی به یگان ارتش ارومیه منتقل گردیده ودر واحد عقیدتی سیاسی در سمت مسؤول اقامه نماز مشغول به خدمت می گردند .

پس از اتمام خدمت سربازی در کتابخانه مدرسه علمیه صالحیه مکتب الصادق (ع) شهرستان کازرون به عنوان مسؤول کتابخانه با جدیت مشغول به خدمت به طلاب می شوند.وبعد از گذشت مدتی حدود دو سال،  به تحصیل علوم حوزوی علاقه مند شده ورسما از سال 1388 در جمع سربازان امام زمان (ع) تحصیل علوم حوزوی را شروع می کنند که تا قبل از شهادت به مدت 7 سال در این راه مقدس قدم برمی دارند.

به ابتکار ایشان واحد شهدا در حوزه علمیه کازرون تاسیس می گردد که  این سابقه ای در مدارس علمیه نداشته.

ایشان با توجه به علاقه شدیدی که به شهدا و فرهنگ شهادت داشتند با تمام توان در این واحد فعالیت بسیاری در ترویج روحیه وفرهنگ شهادت داشتند.ازجمله اقدامات ایشان در این راستا برگزاری جلسات انس با شهدا برای دانش آموزان ودانشجویان و همچنین مراسم برنامه غبار روبی قبور مطهر شهدا در شب های پنجشنبه که با حضور طلاب ومشتاقان  به شهدا  انجام می دادند. ضمنا با ارائه محصولات فرهنگی در راستای احیای فرهنگ شهادت نقش پررنگی داشتند.

درتمام مدت عمر نازنین این شهید عشق به شهادت وشهدا در وجود پاک او فوران می کرد به گونه ای که بیش تر وقت وفکر ایشان  به شهدا اختصاص پیدا می کردو تنهای آرزوی ایشان شهادت در راه خداوند متعال بود.

                 

این عاشقِ واقعی ِ امام حسین (ع) ، شور وشوقی وصف نا شدنی به زیارت کربلا داشتند وبا هر سختی که بود سعی می کردند سالی یک بار این توفیق را برای خود فراهم کنند وحتی رفتن به زیارت اربعین را برای خود نذری واجب قرار داده بودند و هر سال شرکت می کردند و خداوند متعال توفیق 9 بار زیارت عتبات عالیات را نصیب ایشان کرده بود.

عشق او به شهدا تمامی نداشت به گونهای که هر سال کل  ایام تعطیلات عید نوروز در مناطق جنگی وبه عنوان خادم الشهدا حضور داشتند.ایام تابستان اکثر ایشان به پابوس امام رضا (ع) رفته و بعضی سال ها به مدت یک ماه ساکن مشهد مقدس بودند واز جوار ایشان کسب فیض کرده ودر مسیرسلوک معنوی قدم برمی داشتند ومورد عنایات آن حضرت واقع می شدند وحتی یک ماه رمضان به طور کامل در آشپزخانه حرم مشغول به خدمت به زوّار آن حضرت شدند.

ایشان در 6 شهریور 1394 در کنار قبور مطهر شهدای گمنام کازرون زندگی مشترک خود را آغاز کردند.

از خصوصیات اخلاقی ورقتاری  شایسه و بارز ایشان می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

تقوای الهی و تقید به واجبات وترک محرمات و انجام مستحبات ، دل بریدن از تمامی تعلقات دنیوی ، اخلاص در کارها ، ذکر ودعا وتلاوت قرآن و نهج البلاغه ، متانت و حیا در برخورد با نامحرم ،جدیت در کار ها و دقت زیاد در لقمه حلال و شرکت دائم وهمیشگی در شرکت در نماز جمعه وجماعت ونماز  اول وقت و...

ایشان از آن جا که عاشق مجاهدت در راه خدا بودند ، هنگامی که خبر دار شدند که برای اعزام به سوریه ثبت نام می کنند از اولین افرادی بودند که از طریق تیپ تکاور امام سجاد(ع) کازرون اقدام نموده وبا اینکه بیش از چهار ماه از عقد ایشان نگذشته بود از همه چیز دل کندند وعازم میدان جنگ در سوریه شدند.و بعد ازحدو 50 روز حضور در مناطق جنگی  سوریه  سرانجام در روز جمعه 16/11/94 در منطقه رتیان  بعد از عملیات آزاد سازی شهرای نبل و الزهرا به آرزوی خود و وعده ای که امام سجاد (ع) سال های قبل در خواب به او داده بود یعنی فیض عظیم شهادت نائل آمد و نام خود را در زمره یاران واقعی حضرت مهدی (ع) ثبت  نمود . روحش شاد ودرجاتش رفیع باد.

«شهادت جان کندن نیست دل کندن است.» شهید محمد مسرور

 

وصیت نامه شهید مدافع حرم علی جوکار

 شهدا شهدای دفاع از حرم زندگی و وصیت نامه

فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم علی جوکار


بسم رب الشهدا و الصدیقین

با سلام خدمت همه دوستان و فامیل های عزیزم
از آنجایی که از نوجوانی تا به حال آرزوی شهادت داشته ام، بدانید که اینک هم با میل و رضایت خود و داوطلبانه به سوی نبرد حق علیه باطل آمده و هیچ کس مرا اجبار به آمدن نکرده و خود با "لبیک و یا زینب گویان" آمده ام و من تا به حال از خداوند هر چه خواسته ام به من داده است.

 
تنها چیزی که از او میخواهم شهادت است و آرزو دارم در روز عاشورا شبیه امام حسین(علیه السلام) اگر لیاقت آن را داشته باشم، به شهادت برسم. من گوش به فرمان رهبرم بوده و با فرمان او اینجا آمده ام.
🕊
ــــــ عزیزان: حتی اگر تحریم ها شما را از پا درآورد، شما پشتیبان ولایت باشید و از ولایت روی برنگردانید.


ـــــ پدر عزیزم: شما داغ های زیادی دیده اید. امیدوارم که باز هم خداوند به شما صبر بدهد. برادر ها و خواهر های عزیزم، دوستتان دارم. مرا حلال بفرمائید.

ـــــ همسر عزیزم: از شما میخواهم که مرا حلال کنید و فرزندانم شادی و شایان عزیزم را آن طور که میخواستم، مؤمن و ولایت مدار پرورش دهید.

ـــــ و در آخر، فرزندان دلبندم برایتان ناراحت هستم که باید بدون پدر، بزرگ شوید و اما بدانید که خدا با شماست. شما را به خداوند بزرگ می سپارم.


  ٩٤/٨/١
 
علی جوکار
 
تاسوعای حسینی
 
دمشق-حرم حضرت زینب(س)

امام رضا(علیه السلام)

 شهید محمد مسرور خواب ها

من درباره امام رضا زیاد خواب دیده ام به چند خواب اکتفا می کنم.

یک شب خواب دیدم در حرم امام رضا هستم و من یک چیزی به کفشداری داده بودم.من وقت نکردم بروم سوی ضریح.به خاطر اینکه امانت را از کفشداری بگیرم.

همین طور که در طی مسیر از حرم برمی گشتم دیدم یک فرد با عبای قهوه ای بر روی اسب قهوه ای طرف من می آید در نظرم آمد امام رضا (علیه السلام) است.امام رضا به من رسید و رو به من کرد و گفت:چرا ما را به این امانت فروختی؟و چرا به زیارت من نیامدی و پی آن امانت رفتی؟یعنی ارزش ما کمتر از آن امانت است و من شرمنده از این کار خود شدم.حتی از خواب که بیدار شدم شرمنده بودم