شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۳:۵۳ ب.ظ

زندگی و وصیت نامه شهید غلام رضا بستان پور

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه

نام و نام خانوادگی : غلام رضا بستان پور                    نام پدر : عباس
  محل شهادت: سوسنگرد               دانش آموز کلاس :سوم           دوره : متوسطه             رشته : اقتصاد              تاریخ تولد : 30/6/1343                   تاریخ شهادت : 28/8/1359

چکیده ای از زندگی نامه شهید
غلام رضا در کازرون متولد شد ، پس از پایان تحصیلات راهنمایی قصد داشت وارد نیروی هوایی شود، اما پدرش او را از این کار بازداشت. تمایلش برای پیوستن به سپاه نیز با مخالفت پدر روبرو شد و بالاخره زمانی که دانش آموز دبیرستان شاپور ( بستان پور) بود برای گذراندن آموزش نظامی به اتفاق اعضای انجمن اسلامی به بسیج رفت در هویزه و سوسنگرد جنگید و درحالیکه فرمانده ی شجاع گروه، علی اکبر پیرویان به شهادت رسیده بود با موشک های دراگون به شکار تانک های عراقی پرداخت. بارسیدن گروه شهید چمران، به همراه هم رزمانش پس از دو روز از محاصره ی دشمن نجات پیدا کرد و در راه بازگشت از ماموریت و در روز تاسوعا، زمانی که دشمن زبون  شهر را به خمپاره و توپ بسته بود در اثر اصابت ترکش به دیدار سالارش اباعبدالله (ع) مفتخر شد.
برگزیده ای از فعالیت های مذهبی، علمی، هنری و ورزشی شهید
غلام رضا، همان گونه که پدر صاحب ذوقش در قطعه ای بلند سروده است همواره در اندیشه دفاع از انقلاب و اسلام بود. میدان رزمی را که در بالا به تصویر کشیده است درحالی  تجربه کرد که تنها 15 سال داشت . وصیت نامه اش را با دیکته کردن به یکی از همرزمان درحالی نگاشت که در بدترین شرایط جنگی به سر می برد . در نامه هایش همواره تأکید می کرد که تا شکست دشمن باید جنگید و آرزو داشت پس از پیروزی نهایی به مدت یک  ماه در کربلای معلی و نجف اشرف نگهبانی دهد. هرچند براساس کارنامه ها، می توان گفت که غلام رضا دانش آموزی متوسط بوده است . اما به نظر می رسد بیشترین دغدغه ی او در دوران تحصیل، تأکید و تمرکز برآموزه های اعتقادی و فلسفی بوده است و این نکته ازدل نوشته های او در خلوت به خوبی هویداست.
فرازی از وصیت نامه شهید
نامه : این نامه را در 18 کیلومتری مرز ایران و عراق در اتاقی که سقف دارد می نویسم. پدر عزیزم، خواهش می کنم به مادر و مادربزرگم دلداری بدهید و از شما و همه خانواده می خواهم که هر بدی از من دیده اید ببخشید . هنوز درگیری برای ما پیش نیامده اما آرزو دارم شهادت نصیبم شود. به همسایگان سلام برسانید و از طرف من از آنها خداحافظی کنید . وصیت نامه : در محاصره ی دشمن هستیم و ازچهار طرف ما را می کوبند . دو روز است که می جنگیم اما نیروی زمینی و هوایی به کمک ما نمی آیند. اکبر پیروی و گندم کار شهید شده اند. از اول تا به آخر که انقلاب شد و امام به ایران آمد و شهید شدن را من فهمیدم به چه می گویند، آرزو داشتم شهید شوم مرا در سید محمد راه دور عهد راه دور به خاک بسپارید.

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی