جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۸:۰۹ ب.ظ

غم فراق

 شهید محمد مسرور

لبش خموش ودلش آسمانی از غم داشت

همیشه گوشه ی چشمش غبار ماتم داشت

دلش برای شهیدان همیشه پر می زد

چه عاشقانه عزیزان دم از سفر می زد

همیشه ذکر حسین (ع) یارو و همدم اوبود

غم جدایی یاران فقط غم اوبود

چگونه سر بکنم من فراق وماتم تو

زدل برون نرود تا ابد غمِ غم ِ تو

غم فراق توهرگز نگشته باور ما

وشورِعشق وشهادت نرفته از سر ما

چه عاشقانه، غریبانه پر زدی تا عشق

مثال عاشق ومعشوق بوده ای با عشق

کبوتر دل سرگشته ات هوایی بود

خداگواست که این مرد کربلایی بود

به غنچه های لبش ناله های مبهم داشت

همیشه حال وهوای شب محرم داشت

به مادر شهدا لحظه لحظه سر می زد

دلش برای شهادت همیشه پر می زد

تورفتی وبه خدا خانه را صفایی نیست

به قلب خسته مادر دگر دوایی نیست

غم فراق تو در باورم نمی گنجد

دگر هوای کسی در سرم نمی گنجد

تو رفتی وکه تسلا دهد غم مارا

دمی بیا، بنگر اشکِ ماتم مارا

دلم هنوز تورا می زند صدا برگرد

برای لحظه ای ای خوب ِ آشنا برگرد

((تورفتی ودل من بی تو چشمه چشمه گریست

چگونه بی تو مگر می توان در عالم زیست ))


شعر از : حسین مسرور (برادر شهید محمد مسرور)

 بهمن ماه 1394

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی