جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۴:۱۹ ق.ظ

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید عبدالرسول رضوی» ثبت شده است

زندگی و وصیت نامه شهید عبدالرسول رضوی

 شهدا شهدای ایرانی شهدای کازرون شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس زندگی نامه و وصیت نامه زندگی و وصیت نامه


نام و نام خانوادگی : عبدالرسول رضوی          نام پدر : عباس علی      محل شهادت: دهلاویه           دانش آموز کلاس :سوم            دوره :هنرستان        رشته : حسابداری             
تاریخ تولد : 20/8/1341                   تاریخ شهادت : 19/ 8/1360
چکیده ای از زندگی نامه شهید
عبدالرسول درخانواده ای مذهبی و بسیار تنگدست به دنیا آمد که از شدت مناعت طبع ، در نگاه سایرین خانواده ای مرفه جلوه می کردند. 7 ساله بود که از محبت مادر محروم گشت و این محرومیت چنان بر روحیه لطیفش اثر گذاشت که همواره نسبت به کودکان بی مادر، توجه و کرامتی خاص نشان می داد. عضویت در انجمن اسلامی مدرسه، مهمترین فراز زندگی او بود، چرا که شخصیتش را تمام و کمال در راستای مکتب و تفکر مکتبی جهت دهی کرد. اولین بار به عنوان تیربارچی درعملیات مهدی درمنطقه سوسنگرد شرکت کرد و با مجروحیتی سطحی به کازرون برگشت. اما فقدان دوستانی چون شهید دیده ور و وحید بنیادی، او را در پیمودن راه، مصمم تر ساخت. راهی که به جبهه دهلاویه و پذیرایی از ترکش خمپاره منتهی شد و خاطره ی عجیبی را از شهادت او دوست هم رزمش ابراهیم باستان برجا گذاشت.
برگزیده ای از فعالیت های مذهبی، علمی ، هنری و ورزشی شهید
شخصیت واقعی عبدالرسول درانقلاب شکل گرفت. بی وقفه درجریانات سیاسی شرکت می جست و دراوج گسیختگی های سیاسی، یک لحظه از خط و راه امام منحرف نشد. دنیا را به یک باره طلاق گفت و چنان به بذل جان درراه مکتب حریص گشت که شکست و پیروزی برایش بی معنا شد. مرد عمل بود و به شدت از شعار وریا، گریزان ، برای انجام سخت ترین کارها مردانه پیشقدم می شد وهرگز دیده نشد که در بحرانی ترین شرایط، حقیقت را به پای مصلحت قربانی کند. عاشق دعا و مناجات بود و همواره برعمل کردن به مضامین دعاها تأکید داشت. لحظاتی قبل از شهادت با پیش بینی سرنوشت خود، از دوستان خواست تا از او و ابراهیم عکس یادگاری بگیرند. همان عکسی که برای همیشه درذهن هم رزمانش ماندگار شد.
فرازی از وصیت نامه شهید
ای خدا که عشقم، امیدم، ایمانم، جهادم، خونم، جسمم ، زندگیم و بالاخره تک تک سلول های بدنم ، تو هستی، بدان که فقط برای رضای تو به جبهه حق و باطل آمده ام و دراین راه حاضرم هزاران بار زنده شوم و دوباره بمیرم. از شما امت حزب الله می خواهم که هیچ گاه خدا را فراموش نکنید. و همواره در یادگیری اصول و احکام اسلامی کوششی کنید و برای پیروزی اسلام و مسلمین برکفر وکفار و نیز تعجیل درفرج حضرت ولی عصر دعا نمائید.